سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عبور باید کرد صدای باد می آید،عبور باید کرد.   و من مسافرم ای بادهای همواره!   مرا به وسعت تشکیل برگها ببرید.   مرا به کودکی شور آبها برسانید.    « سهراب سپهری »
" لاله ی دوغ آبادی یا گل لالسکی "
چهارشنبه 90 اردیبهشت 7

laleski

روییدن گل لالسکی یا لاله ی دوغ آبادی یکی از نشانه های آمدن بهار در دهستان دوغ آباد است.همیشه این گل ها در توتستان های روستا رشد می کردند ، ولی چند سالی است که به خاطر کم رونق بودن بازار ابریشم دیگر اهالی تمایلی به آبیاری باغچه هایشان ندارند و نسل این گلها در معرض نابودی است. من برای اینکه این گل بومی نابود نشود راه حلی به شما پیشنهاد میکنم که با آن کار میتوانیم دوباره شاهد روییدن این گلها در بهار باشیم.گل لالسکی دارای پیازهای قهوه ای رنگی است که اگر این پیازها در جای مناسب دیگری کاشته شود، می توانیم شاهد رشد و تکثیر دوباره ی آن باشیم.تصویری را که مشاهده می کنید امروز اگرفته ام که مربوط به باغی در گوشکوه می باشد.اگر شما باغی در گوشکوه دارید یا هر جایی که خاک مانند باغچه ها دارد می توانید در ماه آخر زمستان و یا هنگامی که این گل هنوز سبز نشده است به توتستان های کنار روستا بروید و پیاز آن را از خاک بیرون بیاورید و داخل باغ هایتان بکارید.البته هر جا کاشتید باید در بهار یک آب بدهید و بعد از خشک شدن گل ،جویی که در آن گل را کاشته اید ، بکولید.



احسان مصباحی ::: چهارشنبه 90/2/7::: ساعت 12:8 صبح
نظرات دیگران: نظر

" سوغات دوغ آباد مه ولات "
شنبه 89 بهمن 23

halvaiedooghabad

هر استانی در کشور ایران ، سوغات مخصوص خودش را داره ، مثلا اصفهون گز داره ، قم سوهان داره اما سوغات خراسان رضوی که در روستای دوغ آباد تولید میشه ، حلوا مغزی است.این حلوا  از خیلی قدیم ها در این روستا تولید می شود و اصل آن در ایران از این روستاست.تولید این حلوا از آغاز فصل سرد شروع می شود و یکی از خوردنی های اصلی شب چله است.خاصیت این سوغاتی گرم است و مواد آن کاملا طبیعی و مقوی است و در داخل آن از مغزهای  پسته ی مه ولات و بادام و دانه زردآلو و گردو استفاده می شود.

هر کس که حلوا مغزی دوست داره می تونه به روستای دوغ آباد شهرستان مه ولات واقع در استان خراسان رضوی بیاد و از حلوا پزی های داخل روستا ، حلوایی خوشمزه و ارزان بخره.



احسان مصباحی ::: شنبه 89/11/23::: ساعت 9:4 عصر
نظرات دیگران: نظر

ابوسعید ابوالخیر
چهارشنبه 89 دی 22

حال عالم سر به سر پرسیدم از فرزانه ای    گفت یا خاکست یا بادی ست یا افسانه ای

گفتمش آنکس که او اندر طلب پویان بود        گفت یا کوری ست یا کری ست یا دیوانه ای

mehneh

این بار می خواهیم درباره ی عارف و شاعر نامی شهرستان مه ولات ، مولانا ابوسعید ابوالخیر صحبت کنیم.این عارف مقامش آنقدر والاست که هر منطقه یا کشوری می خواهد این عارف را منسوب به خود کند.بنابراین من هم به عنوان یک مه ولاتی وظیفه ی خود دانستم حداقل چند خطی درباره ی این عارف بنویسم.

ابوسعید فضل الدین بن ابوالخیر احمد بن محمدبن ابراهیم (357_440ق) ، عارف و شاعر نامدار ایرانی قرن چهارم و پنجم است. وی در مهینه خراسان (اکنون جزو دهستان های شهرستان مه ولات استان خراسان رضوی است.) ،روز یک شنبه اول محرم سال سیصد و پنجاه و هفت هجری متولد شد.

مقام بوسعید در بین مردم منطقه ی مه ولات آن قدر والا بوده که علاوه بر مهنه که مکان زندگی ایشان بوده ، دو مکان دیگر که اکنون جزو دهستان دوغ آباد مه ولات هستند ، نام خود را از نام بزرگ ، این عارف گرفته اند.یکی: تپه ی اول دهستان دوغ آباد ، تپه سعدی و دوم: روستایی به نام بوسعد.(اطلاعات بیشتر در کتاب مه ولات)

این عارف در روز جمعه ی سال 440هجری قمری دیده از جهان گشود و او را در مهنه به خاک سپردند ، جایی که بعدها به نام "مشهد مقدس شیخ" همیشه زیارتگاه ارباب ذوق و ادب قرار گرفت.اگر به دیدار آرامگاه این عارف در مهنه ی مه ولات رفتید اولین چیزی که توجه شما را جلب می کند سخن شیخ ابوعلی سینا حکیم و طبین نامی ایران در مورد ابوسعید است که برای دانستن راز این سخن داستانش را برایتان می نویسم.در کتب تاریخی آمده است که ملاقاتی بین ابوسعید و ابوعلی سینا اتفاق افتاده است.

بهرحال داستان دیدار ابوعلی سینا که استاد منطق و حکمت بود و از طریقه مشاء که پایه اش به دلیل عقلی است بحث می کرد ، و شیخ ابوسعید ابوالخیر که ذوق اشراق داشت و معتقد بود که علم باید به مقام شهود رسد ، در کتاب اسرارالتوحید این گونه آمده است :

( خواجه بوعلی با شیخ در خانه شد و در خانه فراز کردند و سه شبانه روز با یکدیگر بودند به خلوت و سخن می گفتند که کس ندانست ، و نیز به نزدیک ایشان در نیامد مگر کسی که اجازت دادند و جز به نماز جماعت بیرون نیامدند .
بعد از سه شبانه روز خواجه بوعلی برفت ، شاگردان از خواجه بوعلی پرسیدند : که شیخ را چگونه یافتی ؟ گفت : هر چه من می دانم ، او می بیند ، و متصوفه و مریدان شیخ چون به نزدیک شیخ در آمدند . از شیخ سؤال کردند : که ای شیخ بوعلی را چون یافتی ؟ گفت : هر چه ما می بینیم او می داند ) .و این بود فلسفه ی سخنی که از ابن سینا بر ورودی مزار بوسعید نوشته اند.

منابع:

1_چشیدن طعم وقت از میراث عرفان ابوسعید (به تصحیح محمدرضا شفیعی کدکنی)

2_پایگاه ویکی پدیا ،دانشنامه ی آزاد

3_پایگاه اطلاع رسانی ایران ویج

4_کتاب مه ولات ماه ولایات محمد وکیلی

5_پایگاه اطلاع رسانی خبر آنلاین

6_سایت رسمی دوغ آباد (قسمت شخصیت های برجسته)



احسان مصباحی ::: چهارشنبه 89/10/22::: ساعت 12:46 صبح
نظرات دیگران: نظر

مراسم خدا خدا بارون
پنج شنبه 89 دی 9

امروز رفتم پیش پدربزرگم و صحبتی که پیش آمد در مورد بارندگی امسال بود ، من گفتم که امسال اصلا بارون نیامده و اوضاع زیاد خوب نیست ، ایشان گفتند قدیما خیلی خوب بود و اوضاع خیلی بهتر بود.در مورد مراسمی که در این شرایط قدیما انجام می دادند از ایشان پرسیدم و مراسم خداخدا بارون را برایم شرح دادند:

 پدر بزرگ : بچه که بودیم با تعداد دیگری از بچه های هم سن و سال خودمان این مراسم را انجام می دادیم.اول یک چوب صاف بلند درخت توت را بر می داشتیم و بر سر آن یک روسری یا پارچه ای زیبا می بستیم و آن را خیس می کردیم و یکی از هم بچه ها توره ای ( به شکل کیسه ای کوچک ) در دستش داشت و بقیه هم به صورت گروهی شعر می خواندند و به در خانه ها می رفتیم و هر کس هر چی که دوست داشت ( مانند دانه بریان ، کشمش ، نخود و ...) بدر داخل توره می ریخت و بچه ها هم آخر روز خوشحال و شادمان ، آنچه را که جمع کرده بودند تقسیم می کردند و می خوردند . و  جالب بود که بعد چند روز باران میامد . اما شعری که بچه ها می خواندند:

خدا خدا بارون بته

ور شاخ حیرانو بته

گندوما د زر خاکن

از تشنگی هلاکن

خدا خدا بارون بته

ور شاخ حیرانو بته

بزغاله شیر میه

چیپو پنیر میه،سگشم خمیر میه

 

پدر بزرگ من الان تقریبا 90 سالش است و این مراسم را دوران بچگی اش با دوستانش انجام می دادند.هر چند این مراسم در حال حاضر انجام نمی شود و مردم کم کم دارند آداب و رسوم و فرهنگ غنی یشان را از یاد می برند اما ، ان شاء الله خداوند بزرگ باران رحمتش را بر سر ما بندگان ناچیزش نازل کند.



احسان مصباحی ::: پنج شنبه 89/10/9::: ساعت 3:18 عصر
نظرات دیگران: نظر

شب چله (chelleh Night)
سه شنبه 89 آذر 30

با سلام و تبریک شب باستانی یلدا (چله) به همه ی شما دوستداران روستای دوغ آباد،امیدواریم که امشب همه با لبی پر از خنده و دلی سرشار مهربانی در کنار دوستان و آشنایان خود،خوشحال و سلامت باشید.بد ندیدیم که درباره ی شب چله ی در روستای دوغ آباد مطالبی در اختیار شما خوبان قراردهیم.

در مورد شب چله دو چیز خیلی مهم است که اگر نباشد این شب معنایی ندارد:اولین عنصر جمع شدن دوستان و آشنایان در کنار هم است،دومین عنصر این شب،خوردنی هایی است که در این شب افراد نوش جان می کنند. اول می رویم سر عنصر دومی:از خوردنی امشب در دوغ آباد می توان به حلوا مغزی سنتی،هندوانه،انار سرخ گوشکوه،کشمش و دانه ی و پسته ی تف داده اشاره کرد.در مورد عنصر اول از روزگاران قدیم شروع می کنیم ،در قدیم خانه ی بزرگ خاندان محل جمع شدن تمام خانواده بود و همه در زیر لحاف کرسی زغالی پدر بزرگ که گرمایی فراموش نشدنی داشت می رفتیم و در عین سادگی و صمیمیت خوش می گذراندیم.الان دیگر کرسی زغالی نیست ،صفا و صمیمیت کمی هست ولی نه در همه جا،خلاصه شرایط زندگی می گویند بهتر شده اما صفا و صمیمیت برعکس کمتر شده است.(چله هم  چله های قدیم )اما شما اگر در کنار اقوام و خویشان هستید هدف اصلی شب یلدا که با هم بودن را ادا کرده اید و اگر تنهایید حتما کسی را پیدا کنید در این شب عزیز و اهورایی حیف است که تنها بمانید.به امید داشتن شبی شاد و فراموش نشدنی برای تک تک شما خوبان بدرود.



احسان مصباحی ::: سه شنبه 89/9/30::: ساعت 7:9 عصر
نظرات دیگران: نظر

یخدان فلاح
چهارشنبه 89 آذر 3

"به نام خالق زیبایی ها"

یکی از اثرهای تاریخی و زیبای روستای دوغ آباد و تنها یخدان مه ولات در حال نابودی است!


dooghabad

تنها یخدان تاریخی شهرستان مه ولات در حال نابودی است .یخدان مورد نظر که توسط غلامرضا فلاح در دوره ی قاجار و در حدود 120 سال پیش ساخته شده است در حال نابودی است.بی توجهی مردم و مسئولین دوغ آباد باعث شده ،آثار ارزشمند این روستای تاریخی به تدریج نابود شوند.روند تخریب بناها و آثار تاریخی دوغ آباد براثر نا آگاهی مردم نسبت به ارزش این آثار در حال افزایش است.همان طور که می دانید آثار تاریخی هر منطقه و شهر و کشور نشان دهنده ی تمدن و فرهنگ آن ناحیه است،این فرهنگ و تمدن پشتوانه ای است برای آیندگان تا از آن عبرت بگیرند و براساس آن آینده ای روشن برای سرزمینشان رغم بزنند.من به عنوان یکی از اهالی روستای دوغ آباد از مردم خواهشمندم نسبت به مکان زندگی خود و اتفاقاتی که در آن می افند اهمیت بیشتری بدهند و از مسئولین و شورای اسلامی روستا که نماینده ی مردم هستند خواهانم این اثر را قبل از رسیدن فصل بارندگی مرمت کنند.و از مسئولان میراث فرهنگی مه ولات تقاضا داریم که این اثر به عنوان میراث مه ولات به ثبت ملی برسانند.

 

"به امید توجه بیشتر مردم و همت مسئولین محترم برای دوغ آبادی آباد و پر رونق"



احسان مصباحی ::: چهارشنبه 89/9/3::: ساعت 8:40 عصر
نظرات دیگران: نظر

   1   2   3      >



mailto:sayeh_syah@yahoo.com