سفارش تبلیغ
صبا ویژن


عبور باید کرد صدای باد می آید،عبور باید کرد.   و من مسافرم ای بادهای همواره!   مرا به وسعت تشکیل برگها ببرید.   مرا به کودکی شور آبها برسانید.    « سهراب سپهری »

sebirehdooghabad

کوه سبیره(اسفره) رشته کوهی است به ارتفاع 1188متر که در غرب روستای دوغ آباد قرار گرفته است.هنگامی که از تپه سعدی به طرف روستا سرازیر میشویم اولین جایی که به چشم می آید کوه سبیره است که در پشت روستا قرار دارد(بعضی ها به دوغ آباد،روستای سبیره می گویند.)،این کوه و بیشتر اراضی اطراف آن متعلق مالکان دوغ آباد است و آثار باغ های خشک شده و قنات سبیره که در دهانه ی آن درخت انجیری وجود دارد،همه مبین این واقعیت است که این منطقه متعلق به دهستان دوغ آباد است



کوه سبیره
سه شنبه 89 آبان 25

احسان مصباحی ::: سه شنبه 89/8/25::: ساعت 11:0 عصر
نظرات دیگران: نظر

تاریخچه
پنج شنبه 89 مهر 22

 

به نام یگانه دادار پاک و مهربان

هدف اصلی من از این مطلب ریشه یابی کلمه ی " دوغ " بکار رفته در نام روستای دوغ آباد است.همان طور که همه ی شما همولایتی ها می دانید،دوغ آباد نه دوغ زیاد دارد و نه هیچ دلیل عقلی به ما ثابت نمی کند که نام روستایی بدین قدمت را از روی دوغ به معنای یک مایع نوشیدنی برداشته باشند ،پس باید پشت این نام حکمت و پیشینه ی خاصی نهفته باشد.

در کتاب زاوه ی باستان آمده است که بر طبق افسانه ها ،دختر دقیانوس به نام " دغا " پس از مبتلا شدن به بیماری سختی توسط پزشکی در این منطقه مداوا می شود و او نیز به پاس داشت کار آن پزشک آبادی به نام دغاآباد در این منطقه احداث می کند. در تاریخچه ی دیگری که در کتاب مه ولات ماه ولایات آمده است.نام دوغ آباد را به دوغدو مادر زرتشت پیامبر ایرانی نسبت داده است.

اما من ابتدا می خواهم به ریشه یابی کلمه ی دوغ بپردازم و بعد به بررسی دو تاریخچه ی گفته شده در بالا بپردازم.در مطالبی که از اینترنت پیدا کردم رابطه ای را بین دو واژه ی دوغ و دختر دیدم که می تواند تا اندازه ای به ریشه یابی واژه ی مورد نظر کمک کند.

" دوغ " در میان مردمان آریایی به معنی " شیر " بوده است و ریشه ی واژه ی دختر، " دوغ در " به معنی شیر دوش بوده زیرا در جامعه ی کهن ایران باستان کار اصلی او شیر دوشیدن بوده است.به daughterدر انگیسی توجه کنید،gh در انگلیسی کهن تلفظی مانند آلمانی آن داشته و " خ " خوانده می شده ،در اوستا این واژه به صورت دوغذر doogh tharو در پهلوی دوخت بوده است.و بر طبق متن دوغ در اثر فرسایش کلمه به دختر تبدیل شده است.

به نظر من " دوغ " بکار رفته در نام دوغ آباد از همین ریشه است،زیرا در دو تاریخچه ای که در کتا بها آمده است منشا نام دوغ آباد دو بانوی اصیل بوده است.(هم دغا دختر دقیانوس و هم دوغدو دختر فری هیم اروان که زنی پاکدامن و یکتاپرست بوده است.)

حالا من می خواهم بر طبق شواهد موجود تاریخچه ای که نزدیک تر به نام دوغ آباد است را انتخاب کنم. برای بررسی دقیق تر ابتدا به آداب و رسوم مردم نگاهی می اندازیم و بعد به بررسی نام مکان های اطراف دوغ آباد می پردازیم. در روستا مکان هایی وجود دارد که مردم درآنجا با خداوند مهربان به راز و نیاز می پردازند.یکی از این مکان ها سرو قدیمی داخل روستا است.زنان روستا در پای این درخت روضه می خوانند و چراغ روشن می کنند و نذری می دهند، که تاریخی بودن و قدیمی بودن این درخت و جایگاه را حکایت می کند، زیرا درخت سرو و روشن کردن شمع و چراغ و مراسم روضه زنانه ریشه ی زردتشتی گری و آناهیتی دارد.

در مورد مکان های اطراف دوغ آباد می توان به کوه سبیره اشاره کرد که بر طبق شواهد موجود مانند گورستان گبرها که می گویند سبیره نام خود را از سه پیرگبر زردتشتی که در میان باغ های مجاور کوه دفن هستند ،گرفته است. از مکان های دیگر می توان به دشت دانیال و آب نده که نامهای خود از آناهیتا الهه ی آب ها گرفته اند اشاره کرد و همچنین می توان به مناطق تاریخی شهر سپید و قلعه ی دختر نیز اشاره کرد .

بر طبق متون تاریخی زمانی که منطقه ی مه ولات یکی از مناطق تحت قلمرو شاه گشتاسب کیانی بوده است زردتشت برای عرضه ی دین بهی به این منطقه می آید و شاه گشتاسب دین زردتشت را می پذیرد و اولین آتشگاه را در منطقه ی ترشیز بنا می کند.

به نظر من تاریخچه ی موجود در کتاب مه ولات آقای محمد وکیلی باید روشن تر و نزدیک تر باشد حالا نظر شما در مورد تاریخچه دوغ آباد چیست؟



احسان مصباحی ::: پنج شنبه 89/7/22::: ساعت 10:24 عصر
نظرات دیگران: نظر

سرو کهنسال دوغ آباد
شنبه 89 فروردین 7

یکی از درختان کهنسال منطقه ی مه ولات،سرو کهنسال دوغ آباد می باشد.بنا به کتب تاریخی در پای این سرو مزار دختر امام جعفر صادق (ع) می باشد و بنا به افسانه ای که در بین قدیمی ها رواج دارد در یکی از شب ها از درون این سرو بانویی نورانی بیرون آمده است که باعث شده کل آن منطقه از نور آن بانو روشن شود.هم اکنون این درخت یکی از نشانه های مذهبی دهستان می باشد.

sarv-dooghabad



احسان مصباحی ::: شنبه 89/1/7::: ساعت 1:23 عصر
نظرات دیگران: نظر

آرامگاه شیخ حداد
سه شنبه 88 اسفند 11

 به نام پروردگار راستی و درستی

یکی از آرامگاه های دوغ آباد،آرامگاه شیخ ابوالفتح حداد نیشابوری دوغ آبادی است.ایشان نعلبند مخصوص اسبان امام حسن مجتبی بوده اند.البته ساختمان مزار ایشان دوباره بازسازی شده است که البته به نظر من ساختمان جدید زیبایی و سادگی ساختمان قدیمی را ندارد.

dooghabad

احسان مصباحی ::: سه شنبه 88/12/11::: ساعت 2:0 عصر
نظرات دیگران: نظر

سنگ قبرهای قدیمی
سه شنبه 88 بهمن 6

با سلام

تصویر سنگ قبرهایی که ملاحظه می کنید مربوط به سنگ قبرهای قدیمی مربوط به دوران صفویه در دوغ آباد بود که توسط افرادی سودجو دزدیده شد.سنگ قبر پایینی مربوط به یکی از وزیران شاه عباس صفوی به نام میرزا محمد کرمانی است.این سنگ قبرها در بالاده دوغ آباد و در پشت خانه ی آقای باقر مرادی قرار داشتند.

sangghabrsangasli



احسان مصباحی ::: سه شنبه 88/11/6::: ساعت 11:40 عصر
نظرات دیگران: نظر

تاریخچه دوغ آباد(دوغدو آباد)
سه شنبه 87 بهمن 8

                                    

 

« خدایا! مرا راهنمایی کن، متبرک ساز، بکار گیر. مرا در این دنیای رنج و درد، وسیله ای برای یاری و بهبود جهان ساز. »

تاریخچه:

دوغ آباد ( دوغدو آباد) یکی از روستاهای مهم و قدیمی منطقه مه ولات می باشد که دارای سوابق تاریخی، دینی و ادبی درخشان بوده است. اولین سوالی که برای هر کس پیش می آید این است که چرا دوغ آباد؟

پس از تحقیقاتی که انجام دادیم و به خاطر حس وطن دوستی‌مان به تاریخچه و ریشه‌ی این نقطه درخشان و تاریخی سرزمین پارس پی بردیم که دوغ آباد نام خود را از نام « دوغدو » یا « دوغذو » مادر زرتشت پیامبر ایرانی گرفته است. در کتاب تاریخ شاهنشاهی هخامنشی آمده است که : دوغدو یا دوغذو در اوستا نام زن پورشسب مادر زرتشت پیامبر ایرانی است.

رنگ سپید مظهر روشنایی است و دوغ و دوغدو به مادر زرتشت پیامبر ایرانی عصر روشنایی منجی ایرانیان باستان از ظلمت و تاریکی به سوی نور و روشنایی برمی گردد و شاید یکی از دلایل شکوه و قدمت و باقیماندن این روستا وجود تجلی روشنایی این پیامبر مقدس در این منطقه است.

زمانیکه زرتشت، پیامبر نور و روشنایی برای عرضه کردن دین خدایی ( اهورایی ) خود به منطقه شمال شرق ایران، پایتخت فرمانروایی و تختگاه گشتاسب پور لهراسب کیانی، آهنگ سفر کرد طی ملاقاتی که بین گشتاسب کیانی و زرتشت در منطقه ترشیز (کاشمر و مه ولات و آبادی های دوغدوآباد) پیش آمد گشتاسب دین « بهی » را پذیرفت و زرتشت نخستین آتشگاه و آتشکده خود را در قلمرو کیانی پی ریخت و در جلو این آتشگاه سروی را که تبار بهشتی داشت با دست خویش کاشت تا همین سرو را بر ایمان شاه گواه بگیرد.( هم اکنون این سرو قدیمی و مقدس در کاشمر  قرار دارد.) ...

 




احسان مصباحی ::: سه شنبه 87/11/8::: ساعت 12:0 عصر
نظرات دیگران: نظر

مشاهیر قدیمی دوغ آباد(دوغدوآباد)
دوشنبه 87 بهمن 7

من خدا را نه به خاطر رسیدن به بهشت می پرستم که این عبادت بازرگانان است و نه به خاطر ترس از جهنم می پرستم که این عبادت ترسویان است من خدا را به خاطر خودش پرستش می کنم چون شایسته ی پرستش است        "امام علی (ع)"                                                                                                                                                                         ابوالفتح حداد دوغابادی

ابوالفتح حداد دوغابادی معروف خواجه امام حداد چنانچه به نقل از استاد سعید نفیسی در کتاب تاریخ نظم و نثر در ایران امده است (خواجه امام حداد اهل یکی از روستاهای نیشابور به نام دوغاباد است او را از پیشوایان ملامتیان و مرشد ابو عثمان حیری شاه شجاع کرمانی و معاصر احمد خضرویه و بایزید بسطامی و شاگرد عبدالله بن باوردی دانسته اند و نوشته اند که وی در سفر حج در سال 264در گذشته است )مزار ایشان در دهستان دوغ آباد قرار دارد.متاسفانه ساختمان قدیمی مزار تا چند ماه پیش وجود داشت ولی به خاطر ناآگاهی مسئولان روستا به بهانه ی مرمت کل ساختمان را تخریب و ساختمانی زشت و توسط افراد غیرماهر ساخته شد واقعا چه کسی پاسخ گوی این اعمال ناآگاهانه است؟                                                                                                

امام ضیاءالدین دوغ آبادی(دوغدو آبادی)

در کتاب لباب البات محمد عوفی در مورد امام ضیاءالدین دوغابادی چنین آمده است که:

(...الامام ضیاءالدین الدوغابادی که شهد و عسل کلامش شکرعسکری دوغ خوردی و صفای قریحت او چشمه ی خورشید را تیره خواندی،ساکن سمرقتد بود اما قند از شرم الفاظ لطیفش در بند بود و او را رباعیات لطیف است و از او قطعه روایت نکرده اند و اما رباعی های لطیف که گفته اند و ما نمونه ای از ان آوردیم.

دیدم دل خسته را جدا از شادی                                 و اندر غم تو بدست صد بیدادی

گفتم کجا فتاده ای مسکین                                     گفتا که خوشستم تو کجا افتادی

،

با دلبر خویش گفتم ای جان جهان                        گردد به یکی بوسه دهی بر تو گران

خندان خندان روی زمن کرد نهان                           با ناز و کرشمه گفت چه کار جهان 

 

ابومحمد بن عبدالله محمد دوغ آبادی(دوغدو آبادی)

ابوالفضل بیهقی در تاریخ معروف و معتبر خود آنجا که در وصف دیوان رسالت بلخ و زمان سلطنت مسعود غزنوی در سال 421 هجری قمری سخن می گوید از شخصی به نام ابومحمد دوغابادی نام می برد و چنین می گوید که:

(...ادیبک بومحمد دوغابادی مردی سخت فاضل و نیکو ادب و نیکو شعر ولیکن در دبیری پیاده) و در کتاب اعلام تاریخی و جغرافیایی تاریخ بیهقی در مورد بومحمد دوغابادی چنین آمده است که: (ابومحمد دوغ آبادی نیشابوری ادیبی بزرگ ، مردی دانشمند که در شعر و ادب مرتبه ی استادی داشت اما در امر دبیری و نویسندگی ناآزموده و غیر مسلط بود،اذا در سمت چپ طاهر دبیر صاحب دیوان رسالت مسعودی می نشست او اهل دوغ آباد تربت حیدریه بود ...)

 



احسان مصباحی ::: دوشنبه 87/11/7::: ساعت 10:23 عصر
نظرات دیگران: نظر

<      1   2   3      >



mailto:sayeh_syah@yahoo.com